loading...
مجله جامع رفیق شامل اخبار ، سلامت ، فناوری ، فرهنگ و هنر ، گردشگری ، خانه داری و...
aseman بازدید : 273 جمعه 11 آبان 1397 نظرات (0)

 

دوران نوجوانی

جملات مخربی که هر پدر و مادری به نوجوانش می گوید‎

 

والدین همیشه سعی دارند بهترین تربیت را برای نوجوان شان داشته باشند اما ممکن است در این مورد اشتباهاتی هم داشته باشند. در ادامه به 7 جمله مخربی که هر پدر و مادری به نوجوانش می گوید اشاره می کنیم

 

همه والدین به فرزندان خود در هر مرحله ای از زندگی شان چه کودکی، چه نوجوانی و چه جوانی عشق می ورزند اما بیشتر ما با این موضوع موافق هستیم که برخورد و رفتار با فرزندان در دوران بلوغ، مشکل تر از هر دوره دیگری است. در طول این دوران، بسیاری از والدین در یک دام گرفتار و اشتباهات متداولی را در پرورش و آموزش فرزندان شان مرتکب می شوند. در ادامه هفت مورد از مخرب ترین عبارت هایی را که نباید در برخورد با نوجوانان به کار ببرید، گردآوری کرده ایم.

  

بزرگ تر که شدی، می فهمی

نوجوان شما در میانه راه قرار دارد و وقتی شما این عبارت را به کار می برید، او می فهمد که هنوز کوچک است و شما او را نادان فرض می کنید. شاید شما چنین قصدی نداشته باشید اما باید با خودتان فکر کنید که اگر نوجوان تان آن قدر بزرگ شده است که بتواند درباره رشته تحصیلی خود در دانشگاه تصمیم بگیرد یا به انتخاب فوق برنامه های خاصی بپردازد، پس حتما می تواند درباره یک موضوع خاص هم ایده خاصی داشته باشد. صرف این که ایده نوجوانان مبتنی بر تجربیات زیادی نیست یا با ایده والدین شان تطابق ندارد به این معنی نیست که آن ها درک درستی ندارند یا به بلوغ فکری نرسیده اند بلکه فقط به این معنی است که با والدین شان تفاوت دارند و این هیچ ایرادی ندارد. بنابراین به جای به کار بردن این جمله، درباره تجربیاتی که شما را به نقطه نظر خاصی رسانده اند با نوجوان تان صحبت کنید و با چند سوال چالش برانگیز درباره چگونگی برخورد با موقعیت های خاص، توانایی تفکر و آمادگی او را برای زندگی افزایش دهید.

  

وقتی من به سن تو بودم، هیچ وقت ...

این عبارت با واقعیت فاصله زیادی دارد و درکی که نوجوان شما از آن دارد، این است که شما در سال های نوجوانی، دختر یا پسر کاملی بوده اید اما واقعیت چیز دیگری است. صرف نظر از این که شما از دید خودتان چقدر کامل بوده اید، بدون شک اشتباهاتی داشته اید. شاید شما تصمیم گرفته باشید اشتباهات تان را فراموش یا از درمیان گذاشتن آن ها با فرزندتان خودداری کنید تا او اشتباهات شما را تکرار نکند اما چیزی که یک نوجوان بیشتر از هر چیزی به آن احتیاج دارد یک الگوست، کسی که در گذشته اشتباه کرده است و می توان با او همانند پنداری کرد. گاهی اوقات این که والدین کاملی برای فرزندتان باشید چیزی نیست که او لزوما به آن نیاز داشته باشد.

 

ویژگی های نوجوانی

والدین همیشه سعی دارند بهترین تربیت را برای نوجوان شان داشته باشند‎

 

چیزی هست که به من نمیگی؟

بسیاری از ما قبول داریم این که بدانیم نوجوان مان چه می کند و وقتش را چگونه و با چه کسانی سپری می کند، کار خوبی است. مشکل این جاست که پرسیدن سوال هایی درباره این موضوعات به ویژه زمانی که فرزند شما نمی خواهد درباره کاری که انجام داده با شما صحبت کند، نوعی تجسس و تفتیش به نظر می رسد. واقعیت این است که میان نگران بودن برای فرزندتان و سعی برای سر درآوردن از رازهایی که او اصلا ندارد، مرز بسیار باریکی وجود دارد. این که حرف نوجوان تان را قبول کنید، بسیار اهمیت دارد و اگر نمی توانید حرف او را باور کنید مشکل، نبود اعتماد میان شما و فرزندتان است که بیشتر از سوی شماست و باید آن را حل کنید.

  

چرا نمی توانی مثل خواهر/برادرت باشی؟

وقتی این جمله را به فرزند نوجوان تان می گویید، چیزی که او واقعا می شنود این است که به اندازه کافی خوب نیست. چنین عبارتی نوجوان را تضعیف می کند و این نگرانی را در او به وجود می آورد که نتوانسته است مطابق انتظارات والدینش زندگی کند. سعی کنید بدون استفاده از عبارت هایی که بوی مقایسه می دهند، به مشکلات موجود بپردازید.

  

پول که علف خرس نیست!

این جمله برای نوجوان به این معناست که چیزی که او از شما می خواهد، بسیار گران است و شما قصد خرید آن را ندارید. به جای این که این عبارت خشن و توهین آمیز را به کار ببرید، کافی است به او بگویید نمی توانید هزینه خرید چیزی را که می خواهد بپردازید. اگر قصد شما این است که اهمیت پول و مصرف عاقلانه آن را به فرزندتان بیاموزید، بدون استفاده از عبارت هایی که حاکی از منت گذاری و نگاه از بالاست، از سطحی برابر با او در این باره صحبت کنید.

  

چرا همه اش میری توی اتاقت؟

برای یک نوجوان کاملا طبیعی است که تمایل داشته باشد گاهی از خانواده جدا شود و به تنهایی اتاقش پناه ببرد  و برای ما هم کاملا طبیعی است که به او اجازه بدهیم کمی استقلال داشته باشد. به احتمال زیاد، چیزی که شما می خواهید با این جمله به فرزندتان منتقل کنید، این است که دل تان برای او تنگ شده و دوست دارید زمان را با او سپری کنید. پس بهتر است این معنا را مستقیما به او بگویید. جمله ای که شما به کار می برید، بیشتر او را در لاک تنهایی اش فرو خواهد برد.

  

چون من که پدر/مادرت هستم میگم

اگر به عنوان والدین یک نوجوان با خودمان صادق باشیم، تایید می کنیم که خود ما هم دوست نداریم چنین چیزی را بشنویم. این جمله استدلال بسیار ضعیفی دارد. وقتی این جمله را به یک نوجوان می گویید، او فکر می کند که شما دلیل واقعی برای تصمیم تان ندارید یا صرفا نمی خواهید روند افکارتان را برای او توضیح دهید. اگر این جمله را به این دلیل می گویید که نمی خواهید اجازه انجام کاری را به او بدهید، به جای به کار بردن آن، برایش توضیح دهید که چرا به او اجازه نمی دهید. اگر دلایل تان را به خوبی توضیح بدهید دیگر جایی برای بحث باقی نخواهد ماند.

 

منبع : khorasannews.com

aseman بازدید : 521 شنبه 05 آبان 1397 نظرات (0)

 

شاد بودن در زندگی

برای آنكه یك مادر خوشبخت و خوشحال باشید، برای كاری كه انجام می‌دهید، ارزش قائل شوید

 

كودكان با خود شادی می‌آورند و با وجود تمام مشغله‌ها و مسئولیت‌هایی كه روی دوش والدین خود می‌گذارند، می‌توانند شادترین لحظات را نیز برای آنها به وجود آورند و به زندگی آنها رنگ و طراوت بیشتر ببخشند.

 

وقتی روانشناسان از مادرها می‌پرسند كه آیا به اندازه كافی با كودك خود وقت می‌گذرانند و یا اینكه دوست دارند وقت بیشتری را با آنها بگذرانند، بیشتر مادرها می‌گویند بله، زیرا در لحظه‌ای كه به این پرسش پاسخ می‌دهند به لحظات خوب و خوشی كه با فرزندشان بازی می‌كنند یا برایش كتاب می‌خوانند فكر می‌كنند، اما زمانی كه از آنها می‌خواهند در مورد فعالیت‌ها و كارهای روزمره و اوقاتی كه با فرزندشان سپری می‌كنند، بیشتر توضیح دهند، تازه به خاطر می‌آورند كه اغلب سر لباس پوشیدن، غذا خوردن و زودتر به خواب رفتن بچه‌ها با آنها مشكل دارند.

 

در واقع، لحظات واقعی كه والدین به خوبی در كنار فرزندان خود سپری می‌كنند و به همراه آنها شادی می‌كنند، بسیار مختصر است، ولی همین لحظات كم و اندك آن‌قدر قوی و نیرومند هستند كه می‌توانند با خود حس خوشبختی و شادی را به همراه بیاورند.وقتی كه در حال خدمت‌رسانی به فرزندتان هستید، زندگی خود را پر معناتر از گذشته توصیف می‌كنید و با وجود تمام خستگی‌ها، حاضرید باز هم به اینكار ادامه دهید.نخستین گام برای آنكه یك مادر خوشبخت و خوشحال باشید، این است كه برای كاری كه انجام می‌دهید، ارزش قائل شوید، احساس كنید كاری كه انجام می‌دهید مهم است.بعد از آنكه توانستید به این حس و حال دست پیدا كنید، بی‌شك راحت‌تر می‌توانید راه‌های بیشتر شادی كردن را بیابید.

 

ناراحتی‌ها و استرس‌ها را بپذیرید 

مادر بودن به این معنا نیست كه همیشه حس خوبی داشته باشید، چرا كه به هر حال گاهی در زندگی عصبانی شدن، آزردگی، ناامیدی و استرس به وجود می‌آید و اینها بخش لاینفك زندگی هستند.شما مادر بدی نیستید اگر گاهی عصبانی می‌شوید، شما مادر بدی نیستید اگر گاهی كنترل خود را از دست می‌دهید، چرا كه تمام این موارد طبیعی و نرمال هستند.

 

به اندازه كافی بخوابید 

بیشتر ما بر این باوریم كه پول تضمین‌كننده خوشبختی نیست؛ اما، بیشتر ما نمی‌دانیم كه خواب خوب و كافی شبانه چقدر در روحیه خوب و شاد داشتن تأثیر می‌گذارد.اگر بتوانید شب‌ها به اندازه كافی بخوابید و استراحت كنید، بی‌شك تفاوت بزرگی كه در شما ایجاد می‌شود را تجربه خواهید كرد، در طول روز فعال‌تر می‌شوید، اگر خسته نباشید می‌توانید برای كودكتان كتاب بخوانید و اگر فرصت داشته باشید او را به پارك می‌برید و... اما چنانچه نتوانید شب‌ها استراحت لازم را داشته باشید، در طول روز خسته و بی‌حوصله هستید و حتی برای انجام اصلی‌ترین و ضروری‌ترین كارها نیز انرژی لازم را ندارید.

 

دلیل شاد بودن

مادر بودن به این معنا نیست كه همیشه حس خوبی داشته باشید

 

به اولویت‌های خود دوباره فكر كنید 

شاید اصلاً به نظر نرسد، ولی یكی از كلیدهای اصلی داشتن حس و حال خوب و مثبت، سازمان‌دهی كردن و برنامه‌ریزی بیشتر درباره كارهایی كه باید انجام دهید، است.اینكه چگونه وقت خود را بگذرانید، اهمیت زیادی دارد. اگر از نظر مالی مشكل چندانی ندارید، بهتر است كه اوقات بیشتری را به بودن در كنار خانواده اختصاص دهید، یعنی اولویت با كارهایی كه به خانواده مربوط هستند، باشد.بهتر است به كارهایی كه باید در طول روز انجام دهید، فكر كنید و بعد در ذهن خود آنها را با توجه به اهمیت‌شان تقسیم زمانی كنید.به این صورت در اغلب لحظات خود می‌دانید كه چه كاری انجام می‌دهید و آشفته و پریشان نمی‌شوید.

 

وسعت دید داشته باشید 

وسعت دید داشتن نگرش شما را بهبود می‌بخشد. به شما صبوری و متانت بیشتر می‌دهد و افزون بر این موارد باعث می‌شود در تمام لحظاتی كه به غفلت سپری می‌كنید، قدری آگاه‌تر و هشیارتر باشید.به زودی لحظه‌ای فرا می‌رسد كه دختر كوچولوی شما پشت میز كامپیوتر می‌نشیند و برخی پروژه‌های درسی‌اش را انجام می‌دهد یا پسرتان مشغول تماشای بازی فوتبال تیم محبوبش می‌شود و شما با خود لحظه‌ای می‌اندیشید كه او كی اینقدر بزرگ شد؟

 

ارتباط خود با همسرتان را بهبود ببخشید 

یك گروه از دوستان كه در سختی‌ها حمایت‌تان می‌كنند، خانواده، مادر، پدر و در مركز آنها همسرتان است.به خاطر وجود این افراد باید ارتباط‌تان با دیگران همیشه برقرار باشد و خود را در پیله تنهایی فرو نبرید، به خصوص در دورانی كه فرزندتان خردسال است.هیچ‌گاه فكر نكنید كه رابطه ناخوشایند با همسرتان را در آینده خوب می‌كنید، شاید در آینده فرصتی برای جبران پیش نیاید، پس باید از اكنون شروع كنید.با هم به خرید بروید. با هم حرف بزنید، درباره چیزهایی كه به شما استرس می‌دهند، درباره چیزهایی كه اذیت‌تان می‌كنند.بزرگ كردن و تربیت یك كودك، امر دشواری است و شما نیاز به همكاری و همدلی دارید.

 

تشكر كنید 

تشكر كردن و قدردانی، تغییر بسیار خوب و مثبتی در روحیه و حس و حال شما ایجاد می‌كند. یك روش دیگر برای تشكر و قدردانی، نوشتن است.اگر این كار را هر روز به مدت 2 هفته انجام دهید، احساس خوشبختی بیشتری خواهید كرد.ممكن است روزهای بدی هم داشته باشید؛ اما، حتی این روزهای بد نیز باعث نمی‌شوند كه شما حس بدی داشته باشید، چرا كه شما می‌دانید خوشبختی در دستان خودتان است.

  

منبع: سلامت نیوز

 

درباره ما
Profile Pic
___مجله علمی تحلیلی رفیق___
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1725
  • کل نظرات : 201
  • افراد آنلاین : 165
  • تعداد اعضا : 88
  • آی پی امروز : 332
  • آی پی دیروز : 84
  • بازدید امروز : 852
  • باردید دیروز : 132
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 4
  • بازدید هفته : 852
  • بازدید ماه : 852
  • بازدید سال : 102,898
  • بازدید کلی : 2,971,061